ای آرزوی اولین گام ِ رسیدن بر جادههای بیسرانجام ِ رسیدن کار جهان جز بر مدار آرزو نیست با این همه دلهای ناکام ِ رسیدن کی میشود روشن به رویت چشم من، کی؟ وقتِ گل نی بود هنگام ِ رسیدن؟ دل در خیال رفتن و من فکر ماندن او پختهی راه است و من خام ِ رسیدن
بر خامیام نام ِ تمامی میگذارم بر رخوت درماندگی نام ِ رسیدن هرچه دویدم جاده از من پیشتر بود پیچیده در راه است ابهام ِ رسیدن از آن کبوترهای بیپروا که رفتند یک مشت پر جا مانده بر بام ِ رسیدن ای کالِ دور از دسترس! ای شعر تازه! میچینمت اما به هنگام ِ رسیدن
|